به رفیقم میگم آدرس وبلاگمو واست فرستادم یه سربهم بزن . میگه : مگه نمیدونی ایران تحریمه نمیشه یاهو ساخت؟اگه بتونم با ایمیل داییم میرم ...
من O:-)
رفیقم »¡«
داییش :-)
وبلاگ من o_O

**برای نمایش این پست به ادامه مطلب بروید**

دختر عموی بنده یه گودزیلاییییییییییییی ک نگو
چادرشو سرش کرده بود ک نماز بخونه عموم بهش گف بابایی واسه مریضام دعاکنی اونم دستاشو آورد بالا خیلی ریلکس گف خدایا همه ی مرده های مریضو شفا بده
من دیگه حرفی ندارم..............
اولین پستمه به لایک های سبزتان نیازمندیم!!!!!

ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﻧﻨﻪ ﺟﻮﻥ ﻟﮑﻪ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺭﯾﻦ ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﻋﻔﺎﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ، ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﻏﻮﻧﺖ ﻣﯿﺰﺩﯼ.....
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﻫﻮﺍ !!!!!!!!!

*برای نمایش این پست جالب به ادامه مطلب بروید*

آقا جونم براتون بگه من بعد از مدتها كه ميام فور جوك زد به سرم عضو شدم ومطلب فرستادم
بعد به يكي از دوستام پيشنهاد دادم اونم عضو شه
اونم به خواهرش پيشنهاد داد كه عضو شه
از روزي كه اين خواهرا تو فور جوك عضو شدن ،فور جوك يا مشكل فني داره يا كلاً ديگه اپ نميشهر
شما بگين اخه اينم پاقدمهواين دوست من داره
همينجا ازت خواهشزميكنم darmandeh جون بيا از فور جوك دور شو بزار بهرخوشي مونوبرسيم
خخخخخخخخخخخخخخخخخ

یکی از فانتزیام اینه ﯾﻪ ﺭﻭﺯ برم "ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ"  
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃـــﺮ ﻭﻧﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺝ ﭘﯿﺰﺍ، نه
فقط و فقط به خاطر ديدن روي گل " حميد معصومي نژاد "
خبرنگار اعزامي صدا و سيما جمهوري اسلامي ايران ،
برم لپش رو بکشم و برگردم ایران
.
.
یعنی فرانچسکو توتی با این غلظت "رم" نمیگه!!!!

هروقت تو اتاقم سخت مشغول درس خوندنم صدای پای مامانم رو میشنوم که داره میاد سمت اتاقم منم هر بار دلمو صابون میزنم که الان یه عالمه تنقلات میاره واسم خدا امیدتو نا امید نکنه اما هر بار که در وا میشه لباسام رو که شسته میاره میزاره تو کمدم یه نگاه تحقیر آمیزم میندازه بهم و در کمدو محکم می بنده میره ....... خدا وکیلی فک و فامیله   داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

داشتم رانندگی میکردم یهو مامانم که بغل دستم بود جیغ زد...
من گفتم حتما الان یه تریلی میاد میزنه بهم تند فرمونو پیچوندم و ترمز کردم در همین حین جهاربار فاتحه خوندم.توبه هم کردم.اما خبری نشد.به مامانم گفتم چرا جیغ زدی؟؟؟؟؟
گفت نگاه چه آسمون قشنگه!!!!!!
من:’(
آسمون:-!
مخترع ماشین:-
لایه ی اوزون:-$
مامانم:-

آغا،شایدم خانوم،امروز صبح مامانم داشت کتاب میخوند(کتابه منه)بهم میگه یمنا همون عددا که اون روز بهم نشون دادی کجاس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من0_o
عدداo_0
رفتم کتابو گرفتم ازش دیدم منظورش حروف ابجده 0_0
بهش میگم مامان الف ب و...میشه عدد؟؟؟میگه آره دیگه بده من تو چیزی نمیفهمی0_0
بعد از ی ساعت یادش اومده چ سوتیی داده:-D
عاشقشم به خدا ‏.....

مامی من سر یه مسئله ای مجبور شد چندروزی بیاد ایران
و من و بابام و گودزیلامون اینجا تنهاییم!!!
حالا همسایمون اومده مثلا از من تعریف کنه و ما رو دلداری بده برگشته به بابام میگه:
شما که ماشالا دخترتون (اشاره به من)بزرگه هم مراقب داداششه هم شمارو خر و تشک میکنه!!!!!!!
بله درست خوندید خـَـــــر و تــُـــشــک!!!! بیچاره منظورش تر و خشک بود
هیچی دیگه وقتی خودش سوتیشو فهمید آدرس عمودو ازم گرفت که محو بشه!!!!!!!!!
همسایه سوتی بده اس ما داریم اینجا تو غربت؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مسافرت بودیم ک شوهرعمم دخترشوبخاطرمسواک نزدن کتکش زد!!!!!
منم ک بچه بودم ازترس اینکه نیادمنوبزنه تورختخواب شروع کردم ب کشیدن مسواک خشک ب دندونام!!!!!
مامانمم میگفت زودباش وگرنه عمودوباره میاد!!!!!!!!!!!!
این مامانه من دارم؟؟؟؟!!!!!
آخه واسه چی دخترمردمو اینجوری میترسونید؟؟هان؟؟؟!!!!!!!!!!

پسرعموم رفته بود خواستگاری وسط بحث عموم دیگه نمی تونسته جلو خودشو بگیره پا میشه میره دستشویی!گلاب به روتون سمفونی راه انداخت که بتهوون پیشش لنگ میندازه!ملت نمیدونستن چجوری خودشونو بزنن به اون راه!پسرعموم که جعبه مدادرنگی فایبرکاستل شده بود!بالاخره بعداز نیم ساعت کنسرت!عموم نفس نفس زنان میاد بیرون!همه برمیگردن نگاش میکنن ببینن سالمه یا نه!؟بعداز چند لحظه سکوت مطلق,دستاشو با شلوار مبارکش پاک میکنه و یه نگاه به جمعیت کرد و گفت:"به نظر من مهریه بالا واقعا" بی خوده!"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*برای نمایش این پست پر طرفدار به ادامه مطلب بروید*

تو تابستون با بابام جروبحثم شده بودو حق با من بود.وختی بابام فهمید حق با منه،ازم معذرت  خاهی نکرد ولی طی یه عملیات ایثارگرانه و فداکارانه بابام رفت کولرو روشن کرد.قربونش  برم.به همین سادگی به همین خوش مزگی:)

بنابه دلایلی از نامزدم داشتم طلاق میگرفتم تا اخرین روز تموم شدن طلاق میگفتن میخوایم براش زن بگیریم......حالا که همه چی تموم شده زنگ میزنن ما میخوایم بیایم خواستگاری تو 1 ماهه رو مغزم دارن اسکیت بازی میکنن!!!!!!
فک فامیل من داشتم؟؟
شهر که نیس دیوونه خونس مردم با خودشون چن چندن معلوم نیس!!!!!!!!!!

این دوربین مخفی های خارجیا رو دیدین؟؟؟!!!@@
یعنی خداوکیلی با یه ایرانی همچین شوخیایی بشه مشت و چک کمترین و مودبانه ترین جواب واسه طرفه ها!!!!o_O
دیدم که میگماااا^_^
یعنی خدایی اعصاب نداریم کلهم اجمعین همگی باهم!!!!!!! 

مامانم کوکو سیب زمینی درست کرده بهش میگم حداقل تا یه هفته دیگه درست نکن شکل کوکو شدیم ازبس خوردیم
میگه:باشه!!!
فردا اومدم خونه دیدم دوباره داره کوکواونم از نوع سیب زمینی درست میکنه!!!!
بهش میگم مادر جون همین دیرو کوکو سیب زمینی خوردیم!!!
زل زده توچشام میگه دیروز سیب زمینی رو فقط سرخ کردم اینو الان پختم بعد سرخ میکنم

هیچی دیگه لابد از فردا میخواد کوکوبا سیب زمینی کبابی ب خوردمون بده...!!!!!!!

از بیرون اومدم خونه دیدم خواهرم پشت سیستم نشسته داره بازی می کنه
بهش می گم : داری پرندگان خشمگین بازی می کنی؟؟؟؟؟؟؟
می گه : نه احمق دارم angry birds بازی می کنم
اینم فک و فامیله ما داریم؟؟؟

از دختر عموم که اندازه یه ماکارونی قد داره پرسیدم : حالت چطوره ؟
گفت : میجی یوجی …
اولش فکر کردم داره چینی ژاپنی حرف میزنه
نگو منظورش این بوده : مرسی ، تو چی؟؟؟؟
یعنی این دخترا به روح اعتقاد دارن؟؟؟؟
فک و فامیل داریم ما!!!!!!

مامانم وقتی نماز میخونه با هر الله اکبر بلندی که میگه یه منظور داره
اون موقع من چک میکنم زیر گاز خاموش باشه، کسی در میزنه، چراغ جایی روشن نمونده باشه و…!
یه روز با وجود این که تمام اینا رو چک کرده بودم بازم الله اکبر ادامه داشت
وقتی نمازش تموم شد با عصبانیت گفت : مگه کوری نمی بینی گرممه میگم کولر رو روشن کن !!!!!!!!

ب مامانم میگم ازاین دنیا خسته شدم میخام خودمو از پنجره بندازم پایین... میگه نه...نکنیا....توری پاره میشه پشه میاد توو.....!!!!

*برای نمایش این پست پر طرفدار به ادامه مطلب بروید*

داداش ٍ 6سالــم اومــده میــگه : امیـــر این شلــوار جیـــن سفیــد َ رو دیــگه نپــوش :(
مــن : چـــــــــرا اونــوَخ ؟؟؟
داداشــم : نپــوش دیــگه :( بـٍــت نمیــاد !
مــن : اولیـــن نفری هستـــی که این ُ میگــی آآآ ؟
داداشــم : امیـــر بخــدا یه بار دیـه بپــوشیــش میــام از روت رَد میشـــم!!!!
مــن : باوشــه نمیــپوشم ....
فٍــک نکنیــد 3روز بعــد شلـوارَ رو دیــدمش که آب انــار پاشیــده بود روش آآآ ؟ بچـــه دلش نخــواســته داداشش جیــن سفیــد بپـوشه :(
فـک و فامیــله داریــم ؟؟ =((

چن وقت پیشا یه خانومی بهم زنگ زد گفت که ایرانسل خطت رو دارم(حالا فهمیدین مایه دارمو خط ثابت دارم؟)اگه می خواید می فروشم بهتون.حالا قط کردم به مامانم میگم چی گفت.مامانم با یه حالت متفکری پرسید خانومه شماره تورو از کجا اورده که بهت زنگ زد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من:-o
خانومه:-ooooo
ایرانسل:-)))))))))))))))))
نه خدایی مامان باهوش من دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سال هاست که رنگ برگ ها از پشت پنجره مدام تغییر می کنند و تقویم ها ورق می خورند و من لیسانم رو هم گرفتم اما هنوز بابا بزرگم به پرتقال می گه پرتخال!!!!!!!
به سلامتی همه بابا بزرگا بزن لایکوووووووووووو

رفتم دنبال خواهرم از دانش گاه بیارمش برگشتنی گشت بهمون گیر داد گفت خانم کی باشن؟>:)
منم باحالت عصبانی میگم خواهرمه مشکلی هس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد یهو آبجی خانوم میگه نه جناب سروان دروغ میگه دوس دخترشم
میگم دروغ میگه بخدا جناب سروان!!
یارو هم مدارک ماشینو گرفت گفت بیا کلانتری معلوم میشه
به خواهرم میگم مرض داری مگه؟؟؟؟ :@
میگه بذار برایم کلانتری بعد که بابا اینا اومدن محاوره زایا بشه. یه ذره بخندیم 
اینم از آبجی خانوم من 
کفو فامیله من دارم؟؟؟؟0:)

داداشم تعرىف مى كرد:ىه بار بعد دو ماه به سرم زد برم حموم،دو ساعت بعد از بىرون اومدن ىادش اومده اومد لباس تمىز ها رو شسته،لباس كصىفا رو تنش كرده!!!!!!!!!!!

بابام قورفونش برم هر وقت که تلويزيون فوتبال يا نود داره از ساعت هشت شب تو خونه آماده باش ميده!
هر يک ربع يه بار ميزنه کانال سه، بعد عصبي ميشه کسي کانال رو عوض کنه. بعد به محض اينکه فوتبال يا نود شروع ميشه رو کاناپه مي خوابه!
دقيقا او لحظه که کانال رو عوض مي کنيم بيدار ميشه ميگه کانال رو عوض نکن دارم مي بينم!!!!!!!

با خواهرم داشتم حرف میزدم همزمان ی مطلب رو هم میخوندم،همونو براش خوندم،زیرش نوشته بود مهدی محمدی،خواهرم پرسید کی نوشته؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم محمدمهدی
دوباره پرسید کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من:محمدمهدی
خودم فهمیدم چ سوتیی دادم هیچی نگفتم:-P
فک و فامیله خواهرم داره:-D

ﺷﻮﻫﺮﺧﺎﻟﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﻴﮕﻪ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺩﺭ ﻓﻴﺴﺒﻮﮎ ﻧﺎﻡﻧﻮﻳﺴﯽ کن....
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺁﺯﻣﻮﻧﺶ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﺒﺮﺕ ﻣﻴﮑﻨﻢ!
ﺣﺎﻻ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﺩﻓﺘﺮﭼﺶ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ!!!!!!!!

عاقا سیزده به در با فک و فامیل رفتیم پارک.
همه کیپ هم نشسته بودن انقد شلوغ بود آخرای روز دخترا یواشکی سبزه گره میزدن یهو مادرم صدام کرد حس کردم کل پارک ساکت شد گفتم بلههههههههههههههه
مادرم :: تو درخت گره بزن بلکم بختت باز بشه از دستت راحت شم کار تو از گره سبزه گذشته عاقا فقط دیدم ملت سبزه هارو دارن میجوین
مادرم^_^
من0_@
درختا:(((((( اینا نا امیدتر از مادرم!!!!

دوستم تعریف میکرد خواهر کوچولوش گیر داده به باباش که: بابایی تو چیکاره ای؟ باباشم هر بار جواب میداده: باباجون من یه کارمند پیزورتیم!! خلاصه این جمله میره در ضمیر این بچه ماندگار میشه تا وقتی میره مهدکودک، معلمشون یکی یکی از بچه ها اسم و شغل پدرشونو میپرسیده.... تا میرسه به خواهر رفیق ما! پا میشه با نهایت اعتماد به نفس با صدای محکم و رسا خودشو معرفی میکنه: فلانی فلان زادم شغل پدرم کارمند پیزورررتتتتت.
بنده خدا باباش ظهر میره دنبال بچه، معلما چشمشون که میافته بهش.....
دفتر مدرسه میره رو هوا و هنوز از محل فرودش خبری نیس!!!!!!!!

عاقا سیستم خونه ما اینجوریه که وقتی اینترنت قطع میشه همه که شامل من و بابام و خواهرمه یهو از اتاقمون میایم بیرون مث اینکه تو لونه مورچه های اب میریزی یهو همه با هم میان بیرون :|
خانواده تکنولوجی و نت دوسته من دارم عایا؟؟؟:|!!!!!!!!!!!!

اغا استاد هندبالمون مشخص بود كه فقط مدرك گرفته
واز عملي چيزي حاليش نبود
بساط خنده ماهم وقتي جوربودكه 1تكنيك جديد اموزش ميداد
1بارازش خاستيم خودش 1بارعملي تكنيك اجرا كنه
چشتون روزبد نبينه استاد پريد هوا يهو نقش زمين شد
الان پاركت سالن بدليل گاز زدن برو بچ باحال تربيت بدني درحال ترميم!!!!!!!

آغا گودزيلاي دخترخالم رفته بود پيش دبستاني
باهماهنكي معلم با اوليا
اولياواس بچه هاشون كادو خريده بودن
وقت دادن هديه ها معلم:بچه ها اين كادوه ازطرف فرشته مهربون
گودزيلاي دخترخالم:خانم بچه گول ميزنيد من كه ميدونم بابام واسم خريده
فك وفاميل ماداريم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چند وقت پیش مامانم ی سری ازمایش داشت بعد باید حتما ی همراه باهاش میومد بیمارستان و بنده همراه ایشون رفتم...
مامان من رفت داخل بعد هر کی از پرستارا میومده تو اتاق ازش میپرسیده شما مادرزنه دکتر توانا هستیـــــد؟؟؟!!!
این سوالو چند بار ازش پرسیدن مامانه منم خیلی شیک برگشته گفته:
نه بابا من شانس ندارم داماد دکتر داشته باشم.ی دختره منگل دارم الانم بیرون نشسته دلـــــــــــــــــت خوشـــــــــــــــــه هــــــــــــا...!!!!!!!!!!!!
من :|
مامانم :)
پرستارا 0_o
دکتر توانا ^_^
مامانه داماد دکتر دوسته من دارم؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تو دانشگاه1همكلاسي داشتم خداي سوتي بود
اره ديگه ما دانشگاه رفته ايم_
1بار سوتي داد كه جسم سالم درعقل سالم
تا اينجاش خوب بود كسي متوجه نشد
وقتي بدترشد كه استاد همون سوتي روتكراركرد
كلاس منفجرشد
من كه ديگه داشتم موزاييك كف كلاس قورت غورط ميدادم!!!!!!

سرهمون كلاس استادسوتي بوديم استاد ازپسركه قبلا سوتي داده بود برسيد مديريت تعريف كن
تعريف درستش:هنرانجام دادن كارها توسط ديگران
حالاتعريف دوستم:هنر استفاده كردن از ديگران
حالانخند كي بخند
قيافه استاد@@@
قيافه همكلاسيم))))
بقيه كه داشتن كفش هاشونو گازميزدن!!!!!!!!!

اغاكرمانشاه خفن سردبود
اربعين چند سال پيش
مداح هيأت محلمون همش زجه ميزد
زينب جون قوربون سوز دلت
توكربلاتواين سوز وسرماچيكارميكردي
من ودوستام همه روزمين پخش شده بوديم
اخه كربلاوسوزوسرما؟؟؟@@@
امسال اربعين تو زمستان بود اونموقع كه تو اوج گرمابود همه عطشان......